مطالبه نحله و اجرت المثل
مطالبه نحله و اجرت المثل
جدای از این بحث که آیا اجرت المثل و تعلق آن به زوجه با این قید که زوجه حق الزحمه بگیر خانواده است اولا مطابق شأن و منزلت زن است یا خیر و ثانیا زنان را در برابر شوهران تحریک و تشویق به گرفتن دستمزد می کند، حق زوجه برای گرفتن اجرت المثل ایام زوجیت مستند به دو ماده قانونی است.
- ماده ۳۳۶ قانون مدنی که اشعار می دارد: « هر کس بر حسب امر دیگری اقدام به علمی کند که عرفا برای آن عمل اجرتی بوده و یا آن شخص عادتا مهیای آن عمل باشد عامل مستحق اجرت عمل خود خواهد بود مگر این که معلوم شود که قصد تبرع داشته است».
شرایط تعلق اجرت المثل:
- باید توجه داشت که اجرت المثل در طول شرط مالی ضمن العقد مالی در مورد کارهای زوجه در امر خانه داری است و نیز در طول اجرت المسمی است. یعنی اگر زوجه در امور خانه داری شرط ضمن العقد داشته باشد نوبت به اجرت المثل نمی رسد.
- زوجه نباید قصد تبرع داشته باشد چرا که اگر در انجام کارهای خانه داری از ابتدا قصد و نیت تبرع و به اصطلاح رایگان داشته باشد نمی تواند اجرت المثل ایام زوجیت بگیرد که البته در این خصوص نوبت به نحله می رسد که بحث خواهد شد.
- درخواست طلاق نباید از سوی زوجه باشد و باید شوهر قصد طلاق داشته باشد. البته اگر تقاضای طلاق که از سوی زوج شده است ناشی از تخلف زن از وظایف همسری یا سوء اخلاق و رفتار زوجه باشد در این صورت نیز اجرت المثل تعلق نمی گیرد.
شرایط تعلق نحله:
- اولین شرط تعلق نحله مثل تعلق اجرت المثل مشروط به تقاضای مرد برای طلاق است و نیز تقاضای مرد نباید ناشی از تخلف زن از وظایف همسری یا سوء اخلاق و رفتار وی باشد.
- نحله در طول اجرت المثل است یعنی اگر به هر دلیل امکان تعیین اجرت المثل نباشد (مثل این که زن قصد تبرع داشته) نوبت به نحله می رسد و نسبت به تعیین نحله اقدام می شود.
چگونگی تعیین اجرت المثل:
در اجرت المثل وضع مالی مرد ملاک تعیین مبلغ اجرت المثل نیست بلکه با ارجاع امر به کارشناسی حق الزحمه زن در امور خانه داری مشخص می شود.
چگونگی تعیین نحله:
در نحله دادگاه با توجه به وضع مالی زوج و زحمات زوجه مبلغی را به عنوان نحله تعیین می کند که به زوجه بپردازد و در نحله نیازی به تعیین کارشناس نیست و قاضی باید راجع به وضعیت مالی زوج تحقیق و با توجه به زحمات زن مبلغ متناسبی بابت نحله معین کند.
نحوه اقامه دعوی:
زوجه می تواند دادخواست نحله و اجرت المثل را مستقل از دادخواست صدور گواهی عدم امکان سازش دهد و نیازی نیست که پس از طلاق به این امر اقدام کند و قبل از طلاق نیز امکان دارد، که در این زمینه استفساریه ای از سوی مجمع تشخیص مصلحت نظام به تاریخ ۱۳۷۳/۶/۲ صادر شده است که:
ماده واحده- منظور از کلمه «پس از طلاق» در ابتدای تبصره ۶ قانون اصلاح مقررات مربوط به طلاق، پس از احراز عدم امکان سازش توسط دادگاه است، بنابراین طبق موارد مذکور در بند ۳ عمل خواهد شد…» فلذا اگر زوجه قبل از اجرای صیغه طلاق چنین اقدامی کند، اجرای صیغه طلاق و ثبت آن در دفتر موکول به پرداخت حقوق زن خواهد بود که این قانون تفسیری (ماده واحده فوق) در جهت حمایت از حقوق زن صادر شده است.
پرداخت اجرت المثل یکی از راه های جبران خسارت است که قانونگذار در شرایط و مواردی آن را الزام کرده است. اجرت المثل می تواند بهای کاری باشد که یک فرد انجام داده است و یا خسارت ناشی از استفاده از مال شخص دیگر و عواملی از این دست باشد. برای مثال می توان به اجرت المثل ایام زوجیت و اجرت المثل ایام تصرف اشاره کرد. به صورت کلی میزان اجرت المثل را عرف تعیین می کند.
احقاق حق یا رسیدن حق به حق دار اولین وظیفه قانون است. قانونگذار به روش های مختلف و در قوانین مختلف در تلاش است تا از پایمال شدن حقوق افراد جلوگیری کند و تا حد امکان در جهت جبران آن تلاش میکند. از مواردی که قانونگذار در گرفتن حق افراد مورد توجه قرار می دهد، جبران خسارت است که یکی از روش های جبران خسارت، پرداخت اجرت المثل است.
این خسارت ممکن است به منفعت کار یا خسارت وارد شده به مال و یا به جهت استفاده از مال شخص دیگر باشد. این خسارت ها ممکن است تحت قراردادی به وجود آمده باشند و یا توافق ضمنی صورت گرفته باشد. بنابراین ما در ادامه به بررسی اجرت المثل و انواع آن خواهیم پرداخت.
اجرت المثل چیست؟
با توجه به اصل آزادی اراده، افراد در انعقاد عقود خود، آزادند. مخصوصا عقودی که طبق ماده 10 قانون مدنی منعقد شده باشند. هر روشی که برای جبران خسارت پیش بینی کرده باشند معتبر بوده و قاضی ملزم به تبعیت از آن است.
گاهی پیش می آید که یا اراده افراد معتبر نبوده و یا جبران خسارت از قبل مشخص نشده است. بدیهی است که جبران نشدن خسارت اتفاقی نا عادلانه است. از این رو قانونگذار، اجرت المثل را برای جبران خسارت پیش بینی کرده است. بنابراین بهتر است ابتدا بدانیم اجرت المثل چیست؟
اجرت المثل روش پیش بینی شده قانونگذار برای جبران خسارت است در جایی که میزان و روش آن عقد و توافقی نشده باشد یا توافق معتبر نباشد. در حقیقت اجرت المثل مبلغی است که در عرف و بازار، شخص ضامن یا مسئول باید در قبال منافع استفاده شده یا تلف شده، به مالک پرداخت کند.
اجرت المثل از نظر لغوی مخالف اجرت المسمی است. اجرت المسمی مبلغی است که طرفین از قبل توافق کرده اند و اراده آنها تعیین کننده میزان آن بوده است ولی اجرت المثل مبلغی است که خارج از اراده افراد ، توسط عرف تعیین می شود.
انواع اجرت المثل
انواع اجرت المثل بر اساس منشا و دلیلی که تعیین می شوند، به دو نوع: اجرت المثل منفعت ناشی از کار و اجرت المثل منفعت ناشی از مال تقسیم می شوند که ما در این بخش به توضیح این دو می پردازیم.
اجرت المثل منفعت ناشی از کار:
انسان از جایگاه والایی در حقوق ایران برخوردار است. قانون اساسی پایه های جمهوری اسلامی را بر پایه ایمان به مواردی دانسته که یکی از آن ها کرامت و ارزش والای انسان است. بنابراین انسان هیچ گاه مال شناخته نمی شود اما کاری که انجام می دهد ارزش اقتصادی و مالی دارد و باید جبران شود.
آن چیزی که در حقوق تحت عنوان اجارهی اشخاص بیان می شود هم همان اجاره ی کاری است که فرد انجام می دهد. عرف نیز برای عمل انسان ها متناسب با شغل و نوع کار، مبلغی را تعیین می کند. پس هرگاه کار انسان در عرف دارای ارزش اقتصادی باشد و بدون قصد تبرع یا همان انجام رایگان عمل، باشد ، فردی که کار به دستور او انجام گرفته است، به اندازه اجرت المثل ضامن و مسئول است.
به طور مثال به اجرت المثلی که قاضی برای کار زن تعیین می کند، می توان اشاره نمود. همینطور درباره اجرت المثل وکیل در ماده 676 قانون مدنی بیان شده است که: ” حقالوکاله وکیل تابع قرارداد بین طرفین خواهد بود و اگر نسبت به حق الوکاله یا مقدار آن قرارداد نباشد تابع عرف و عادت است اگر عادت مسلمی نباشد وکیل مستحق اجرتالمثل است. “
مورد دیگر در قرارداد مضاربه است که در صورتی که شرایط مقرر در قانون رعایت نشده باشد، مضاربه محسوب نمی شود و عامل مستحق دریافت اجرت المثل می گردد.
اجرت المثل منفعت مال:
قانون ایران، در موارد مختلفی مالک را مستحق دریافت اجرت المثل دانسته است. یکی از مثال های پر کاربرد این موضوع، اجرت المثل عین مستاجره است در زمانی که قرارداد اجاره به پایان رسیده است. در همین راستا قانون مدنی در ماده 494 بیان کرده است که:
“عقد اجاره به محض انقضاء مدت بر طرف می شود و اگر پس از انقضاء آن مستاجر عین مستاجره را بدون اذن مالک مدتی در تصرف خود نگاه دارد موجر برای مدت مزبور مستحق اجرت المثل خواهد بود اگر چه مستاجر استیفاء منفعت نکرده باشد و اگر با اجازه مالک در تصرف نگه دارد وقتی باید اجرتالمثل بدهد که استیفاء منفعت کرده باشد مگر اینکه مالک اجازه داده باشد که مجانا استفاده نماید.”
به بیان دیگر، اگر مدت قرارداد اجاره تمام شود و مستاجر همچنان عین مستاجره را در اختیار داشته باشد، دو حالت دارد. حالت اول زمانی است که مالک به او اجازه داده بعد از تمام شدن مدت اجاره، از عین مستاجره استفاده کند که باید اجرت المثل بپردازد، مگر آن که مالک گفته باشد مجانی استفاده کند. حالت دوم زمانی است که بدون اجازه مالک استفاده خود را ادامه می دهد که در این حالت یقینا اجرت المثل دریافت می شود.
البته ذکر این نکته لازم است که اگر پس از پایان اجاره، مستاجر استفاده خود را ادامه دهد و موجر هم تخلیه او را نخواهد، مستاجر ماذون به حساب می آید، نه غاصب. چرا که سکوت مالک دلیل بر رضایت او برای ادامه ی استفاده مستاجر است. مثال دیگر در این زمینه، خسارتی است که غاصب باید بابت غصب مال به مالک بپردازد.
سوالات متداول
1- اجرت المثل چیست؟
اجرت المثل مبلغی است که توسط عرف برای جبران خسارت در برخی از موارد تعیین می شود.
2- در چه مواردی اجرت المثل گرفته می شود؟
در مواردی که نحوه جبران خسارت توسط افراد مشخص نشده باشد و یا از مال فرد دیگر استفاده غاصبانه و … شده باشد اجرت المثل تعیین می شود.
3-آیا اجرت المثل به مار کارگر هم تعلق می گیرد؟
در صورتی که بین دو طرف قرارداد، به هر عنوان، میزان اجرت تعیین نشده باشد، اجرت المثل تعلق می گیرد.
چنانچه در زمینه دادخواست مطالبه نحله و اجرت المثل و احکام مربوط به آن سؤالاتی برای شما پیش آمده است یا در تنظیم مفاد آن نیاز به راهنمایی دارید، مشاورین و وکلای مجرب ما در گروه وکلای آسیا پاسخگوی سوالات شما خواهند بود.